سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چشمها را شستم/جور دیگر دیدم/باز هم فرقی نداشت/تو همان بودی که باید دوست داشت...

خوشبختی یعنی:


وجود    پدر ..مادر ..فرزندها..باهم بودنشون زیر یه سقف..و دل خوش و لبخند روی لبها....


+ تاریخ | پنج شنبه 92/10/19ساعت | 9:28 عصر نویسنده | هستی | نظر

خوشبختی یعنی:


وجود    پدر ..مادر ..فرزندها..باهم بودنشون زیر یه سقف..و دل خوش و لبخند روی لبها....


+ تاریخ | پنج شنبه 92/10/19ساعت | 9:28 عصر نویسنده | هستی | نظر

سلام به همگی...امروز بعد از یه مدت طولانی اومدم وبلاگ و یه چرخی زدم..توی وب مجنون کوچه ها یه رمان گذاشته بود به اسم... دوباره عاشقم کن..


خیلی وقت رمان نخوندم ..من آدم احساساتی هستم و وقتی رمان میخونم انگار توی خود رمان هستم و حضور دارم ...یادمه یه رمان خوندم که بعدش تا 23 روز گریه میکردم...

خلاصه دیدم داره روی زندگیم تاثیر منفی میذاره و دیگه دنبال رمان نرفتم.. امروزم از اون روزا بود...بعد از خوندن رمان که خیلی وقت گرفت.. سردرد گرفتم..و با اینکه کلی کار دارم...ولی خوندمش..

ولی یافتم...:

توی زندگی نباید 3 چیز رو از خودمون جدا کنیم: اول از همه خدا... که راه مستقیم است و باعث میشه خیلی از اتفاقهای بدی که ممکنه بیفته..نیفته.

دوم اینکه..2 تا فرشته کنارمون هست...پدر و مادر...هیچ وقت باهاشون قهر نیاشیم..به قول معروف ..رفیق بی کلک!!

سوم اینکه... اگرچه بازیگوشی کنیم..یا خوشمون نیاد.درس رو رها نکنیم..فکرمون متمرکز درس باشه...

منم سعی میکنم بازیگوشی نکنم و درسمو بخونم...دلم عشق نمیخواد..دردسر داره..میخوام بخونم و بخونم تا واسه خودم کسی بشم..و تنهایی بهترین یار من است..

عشقم عشقای قدیمی....دیگه این روزا پیدا نمیشه...پس بهتره سرمون تو کاره خودمون باشه و بچه خوبی باشیم...هههعععیییییییی...

بای



+ تاریخ | شنبه 92/10/7ساعت | 10:7 عصر نویسنده | هستی | نظر

قالب وبلاگ
گالری عکس
قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ