سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چشمها را شستم/جور دیگر دیدم/باز هم فرقی نداشت/تو همان بودی که باید دوست داشت...

قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟

   از کجا وز که خبر آوردی ؟


خوش خبر باشی ، اما ، ‌اما

   گرد بام و در من

بی ‌ثمر می‌گردی

انتظار خبری نیست مرا

   نه ز یاری نه ز دیار و دیاری باری

برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس


   برو آنجا که تو را منتظرند

   قاصدک

در دل من همه کورند و کرند


دست بردار ازین در وطن خویش غریب

  قاصد تجربه های همه تلخ

با دلم می‌گوید

  که دروغی تو ، دروغ

که فریبی تو ، فریب

قاصدک هان ،

  ولی ... آخر ... ای وای

راستی آیا رفتی با باد ؟

  با توام ، آی ! کجا رفتی ؟ آی

راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟

   مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟

در اجاقی طمع شعله نمی‌بندم ...

  خردک شرری هست هنوز ؟

  قاصدک

   ابرهای همه عالم شب و روز

در دلم می گریند

مهدی اخوان ثالث



+ تاریخ | جمعه 92/5/4ساعت | 1:14 صبح نویسنده | هستی | نظر

قالب وبلاگ
گالری عکس
قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ